اشاره: «نسیبه سبحانی» دانشآموختەی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عرب است. با آگاهی از دغدغهها و دلمشغولیهای وی، در زمینهی واکاوی مسائل و چالشهای زنان جامعهی ایران، به سراغ وی رفتیم و پای صحبتهایش نشستیم. ما در این گفتوگو، از مشکلات زنان جامعەی ایرانی سخن گفتیم.
اصلاح: جهت ورود به بحث مایلم ازشما بپرسم که شما براساس واقعیتهای اجتماعی، چه تصوری از «زن امروز» ایرانی دارید؟
سبحانی: زن امروز ایرانى یقیناً از پیشینهاى که دارد، جدا نیست. گذشتهاى که برخى مقتضیات را بر زن ایرانى تحمیل نموده، در موقعیت کنونى زن ایرانى بى تأثیر نیست؛ از این رو، زن ایرانى، نوادهى مادران گذشتهى خودش است که در چالشی میان مقتضیات زمان و قید و بندهای گذشتهاى که دامنگیرش است، در تکاپوست. نمیشود تصویر دقیقی را از زن ایرانی ارائه داد؛ بهویژه اینکه او تنها خودش نیست که برای خودش تصمیم میگیرد؛ چون در واقع او در بند جامعهاى است که هویتش را آن جامعه تعیین میکند! زن ایرانى، بیشتر شبیه بازیگری است که نقشهایی را که برایش تعریف شده، اجرا میکند! او در عین تلاشهای مذبوحانه برای همراهی با جهان پیرامونیاش و برعهدهگرفتن نقشهای درخور در دنیای معاصر، در قید و بند پیشینهاى از مادران خودش که محصول جامعهى مردسالار هستند نیز مانده است!
اصلاح: یعنی شما اصالتی برای نقش واقعی زنان در جامعه ایران قائل نیستید که بتوانند خودشان سرنوشت و مقدرات خویش را رقم بزنند؟
سبحانی: من منکر توانایى زنان امروزى نیستم و نقشهاى مؤثر آنها را هم در جامعه نمیشود نادیده گرفت؛ اما وقتی یک زن، از یکسو در پی کسب نقشهای جدید هست و از سوی دیگر، قید و بندهای جامعهى مردسالار، او را از برعهدهگرفتن این نقشها باز میدارد، دیگر به این راحتیها نمیتواند هویت خودش را تعریف کند.
اصلاح: خب همین محدودیتها خود جزئی از تعریف و هویت زن ایرانی ست؟
سبحانی: بله، واقعاً جزئى از هویتش شده، اما نه آن چیزی که خودش خواستارش باشد. در واقع، چنین هویتی، بر او تحمیل شده!
اصلاح: پس یک زن در این جامعه خواستار چیست؟
سبحانی: خواستار بدست آوردن هویت واقعی خودش و کسب استقلال شخصیتى به معنای توانایى اداره و پیشبرد زندگی بدون نیاز به کمک کس دیگری؛ پس نباید این را با شورش خلط نمود. زن ایرانی خواهان این است که بتواند زندگیش را در هر حالتی، با تکیه بر هویت خودساختهاش، به خوبى اداره کند. داراى استقلال باشد در هر زمینهای؛ خواه این استقلال، روانى و اجتماعى باشد و خواه استقلال مالى.
اصلاح: یعنی بدون دخالت مرد؟
سبحانی: خب وقتى میگوییم استقلال، به معنای مبارزه با مرد نیست. مطمئناً مرد، در هر نقشى که داشته باشد در برابر زن، میتواند همراه و همدم خوبى براى زن باشد. یار باشد نه بار!
اصلاح: پس در این میان، مرد چه نقشی دارد؟
سبحانی: خب در این حالت هم نمیشود یک نقش کلى را براى تمام مردهاى ایرانى تعریف کرد. مرد ایرانى، خواه ناخواه، سلالهى پدران مردسالار خودش است؛ او اگر خودش هم بخواهد همراه واقعی زن ایرانی باشد نه مانع او، بازهم در پسِ ذهنش، آموزههاى جامعهى مردسالار، او را رها نمیکند و مدام در نبردى شاید بشود گفت نفسگیر، میان این دو حالت بهسر میبرد! رهایی از این آموزهها و پشتپا زدن به آنها، در واقع بهمعنای ازدستدادن اختیاری بسیاری از امتیازات برای مرد است!
اصلاح: در این تعریف از زن، مردان چه امتیازات و آزادیهایی را از دست میدهندو گرفتار چه محدودیتهایی به نسبت جامعهی مردسالار میشوند؟
سبحانی: آنها آزادیای را از دست نمیدهند و دچار محدودیت نمیشوند؛ بلکه امتیازهای مربوط به جامعهى مردسالار را از دست میدهند.
اصلاح: آیا این تعریف مجدد از شخصیت زن، جامعه را در دام زنسالاری گرفتار نمیسازد؟
سبحانی: خب وقتى یک مرد، استقلال شخصیتى زن را بپذیرد، هم از بسیاری از مزیتهای بهرهبرداری از زن محروم میشود و هم از طرف جامعهى مردسالار، طرد میشود! قرار نیست زن با بهدست آوردن استقلال شخصیتش، جامعه را به سوى زنسالارى سوق دهد! این ترس از تبدیل شدن جامعهی مردسالار به جامعهى زنسالار که صرفاً یک پارانویاست و امکان تحقّقش، چیزی در حد صفر است، همواره در پسِ ذهن هر مرد ایرانیای وجود دارد و مانع روحی قویای برای او میشود در ایستادگی مقابل استقلالخواهی زنان! تاریخچهى جامعهى مردسالار، پیشینهاى به درازاى تاریخ دارد؛ پس به این آسانی، جامعه به سمت زنسالاری نمیرود. زن وقتی استقلالش را به دست بیاورد، آن وقت بهترین همراه و همدم مرد میشود.
اصلاح: با این احوال و این تعاریف جدید که ارائه میدهید، شما وضعیت موجود زنان دراین مملکت را چطور میبینید؟ فکرنکنم زیاد برای شما رضایت بخش باشد؟
سبحانی: صد در صد خیلی اوقات هم اسفبار است! هنوز خیلی فاصله داریم با حالت ایدهآلى که اصلاً زنسالارانه هم نیست. زن ایرانى، تنها منحصر در زن تحصلیکردهى مرکزنیشن نیست. زن ایرانى، آمیزهاى است از زن کُرد، بلوچ، عرب، ترک و چندین ملیّت و قومیّت دیگر که هر کدام، شرایط خاص خود را دارند و با آن دست و پنجه نرم میکنند. با اینهمه تعدّد ملیّتی و قومیّتی، نمیشود تصویر واحدی ارائه داد. من خودم به عنوان یک زن کُرد سنّى، در شرایطى قرار دارم که خیلى متفاوت هست با یک زن فارس یا عرب شیعه یا سنّى! اما حالت کلىاى که بدون استثنا، بر زندگی تمام زنان این جامعه غلبه دارد، مردسالاری است با تعصبات ویژهى خاص هر کدام از این ملیّت یا قومیّتها. کم و زیادش بماند، اما نفسِ موضوع به جاى خود باقى هست. زن امروزى، زنى بهآگاهیرسیده، تحت تأثیر آموختههاى دوران معاصر است که با هر جانکندنى شده، میخواهد استقلالش را در تمامى زمینهها به دست بیاورد. از میزان مشارکت فعال دختران در کنکور گرفته که در حال حاضر، ۶۲ درصد از متقاضیان را تشکیل میدهد تا اشتیاق به داشتن شغلی واقعی در جامعه، همه نمایانگر خواست درونی آنها برای بهدست آوردن استقلال وجودی خودش است.
مردسالاری را میشود در گوشهگوشهى زندگی دید و لمس کرد. تصویر
نظرات
بدوننام
10 شهریور 1393 - 02:01با تشکر از نظرات خواهر ایمانی در برخی موارد با نظرات شما موافقم. ولی با توجه به ناسالم بودن جامعه ما نمیتوان تمام تقصیرات فقهی را به گردن مسایل شرعی انداخت .برخی مسایل شرعی درستند اما چون جامعه آنطور که اسلام میخواهد رشد نکرده قوانین شرع هم ناعادلانه خود را نشان میدهند. مثلا همسم علاقه زیادی به دوچرخه سواری دارد و من مخالف نبوده و بلکه ان را حق طبیعی و شرعی او میدانم چون پیامبر من تا آن حد در جامعه سالمی که بنا کرده بود به راحتی در کوچه های مدینه با همسر خود مسابقه میدهد. اما من از ترس اینکه مبادا کسی همسرم را در حال دوچرخه سواری ببیند و چه فکرها نکند با اکراه مانع ان شده ام. دیدن مسابقات ورزشی در جامعه ما برای زنان نادرست قلمداد می شود در حالیکه پیامبر اجازه میدهد به حضرت عایشه به شمشیربازی حبشی ها نگاه بیاندازد. بهر حال اول باید نگرش دینی مردم را اصلاح کرد بعد حقوق به حق زنان را دنبال کرد . یعنی اول زنان باید حرمتها و حریمهایی که اسلام از آنان را میخواهد رعایت کنند. مردان هم از این حق و حقوق آگاه باشند تا بتوان جامعه ایده الی که اسلام میخواهد را بجود آورد درغیر اینصورت تمام فعالیتهای مربوط به احقاق حقوق زنان کاری هم غرقانونی قلمداد می شود و هم مبارزه ای طاقت فرسا میطلبد. پیامبر اول به زنان ارزش وجودی داد آنگاه با آوردن آنان به بطن جامعه و سپردن مسئولیتهای چون امامت, همراهی با مردان در جنگها و..... تواناییهای آنان را به مردان نشان داد.
سعدیه طلایی دیواندره
11 شهریور 1393 - 08:09سلام علیکم با تشکر از جناب سهرابی وخانم سبحانی به نظر بنده خانم سبحانی دچار نوعی افراط در مقابل احقاق حقوق زنان شده باید بدانیم حق دادنی نیست گرفتنیست وزنان امروز به ظواهر دل خوش کرده واکثرا اگر این مورد شان خو باشد دیگر کاری به مسایل دیگر ندارند وخیلی از مسایل مهم مثل حمل رسالت دین وانتقال ان به فرزندان را کم اهمیت جلوه میدهند پس مقداری باید زنان معرفت خود را بالا ببرند. واما در مورد چند همسری باید اشاره کنماین برداشت شخصی بنده میباشد در خانواده ای که هم وغم نیازهای اولیه باشد اون یکی هم بعضی مواقع زیادیست ولی در خانواده که دغدغه انها دینداری وحضور پر رنگ در اجتماع ودلسوزی برای انتقال اموزه های دینی وکلا اقامه دین خداست چهار تا همه کار دارند وبعضی مواقع حتی کم میارند . ویادمون باشه ایات قران نیازی به توجیه ما ندارند وفلسفه بافی هم نمیخواهد اما حضور زنان در اجتماع با اون اب ورنگ واقعا تعدی از قوانین دین است هر چند چشم چرانی مردان را توجیه نمیکند خانمی که با ضدیت احادیث پیامبر به بازار با اون کوهان شترشون وساپورت میاد اخه چه انتظاری دارد در اخر واقعا در ایرا ن همانطور که خانم سبحانی اشاره کردن از نظر اقتصادی ظلم شده ما زنانی میشناسیم که حتی مردان پول توجیبی را هم در اختیار انان نمینهند واقعا فاجعه است زن شب وروز کار میکند اما ... در مورد فقه هم یکی از سایل مهم قاطی کردن احکام حیض با جنب است که زن حایضرا از مسجد وقران خواندن وغیره محروم میکنند انچه ارایه شد نظرات شخصی است واحتمال خطا صد درصد درا نست والله اعلم
لیلا
10 شهریور 1393 - 07:29با سلام و تشکر از خانم سبحانی من یک زن هستم و در این جامعه با انواع مشکلات روبه رو شده ام .اما دیدگاه شما خیلی بدبینانه و سختگیرانه است همه ی مشکلات از مردسالاری و تبعیض نیست .
سارا
22 فروردین 1394 - 08:52من هم یک زنم ولی با خانم لیلا موافقم. اتفاقا به نظر من بیشترین ظلم را فمنیستها به زنان کرده اند که خواسته اند زن ا زن بودن خود خارج و شبیه یک مرد شود تا به نظر آنها با مرد حقوق برابر داشته باشد!! سیمون دبوار بنیانگذار فمنیست که یک زن نیز بوده است میگوید: "مگذارید خفت زن بودن شما را ببلعد" این زن این حرف را در قرن هجدهم و هنگامی که در جامعه اروپا زن به شدت از حق رای، حق تحصیل، و بسیاری از حقوق اجتماعی محروم بود و جز وسیله ارضای هوس به او به دیده دیگری نگاه نمیشد، بیان شده است و ریشه شکل گیری جنبش فمنیست نیز در چنین جوامعی بوده است. اما جالب است که عده ای از مسلمانان نیز نسخه ای که آنها برای این "سرطان" جامعه خود پیچیده اند، را برداشته و به اسم دفاع از حقوق زن و در مخالفت با احکام دین مبین و آسمانی اسلام، برای "سر درد" این جامعه استعمال میکنند. این فمنیستهای غربی و دنباله روهای مسلمانشان، بدترین تیشه ها را به ریشه های زنان زده اند. آنها ما زنان را از محیط پر از آرامش خانه و خانواده به محیط مادی و خشن کار بردند تا کارگرانی ارزان قیمت برای پر کردن جیب سرمایه داری باشیم. آنها حجاب و پوشش ما را محدودیت و عقب ماندگی نامیدند و پسندیدند که زنان ما مثل عروسک بزک کنند و مثلا آزاد باشند تا برهنه و عریان شوند و برای فروش هر کالایی حتی یک پفک هم زن و جسم زن وسیله شود. آزادی زن در نگاه اینها یعنی آزادی دستیابی به زن. آزادی زن در نگاه اینها یعنی آزادی سقط جنین یعنی مخالفت با مادر بودن. یعنی زن را به زور متقاعد کردن به اینکه اگر فرزندت را به نیکی تربیت کنی و بهشت زیر پایت باشد، ارزشی ندارد ولی اگر بیرون از خانه برای کارفرما منشی گری و فروشندگی و تن فروشی کنی اشکالی ندارد و با ارزش هستی. آنان میگویند باید زن استقلال مالی داشته باشد و وارد محیط خشن و بی عاطفه کسب درآمد بیشتر و بیشتر گردد، آنان برای زنان خفت میدانند که از شوهرشان که هم و غمش تامین هزینه خانواده است، پول بگیرند، اما فکر میکنند که عزت زن در آنست که دستش جلوی کارفرمایان دراز باشد. حتی اگر به زنان مسیولیتهای مدیریتی خطیر بیرون از خانه هم سپرده شود، باز هم لطفی به زن نکرده اند که او را از زایندگی و میل فطری مادری و فراهم کردن آرامش محروم کرده اند و به چنین کارهایی گماشته اند. زن با عاطفه اش زیبا و خواستنی است و مرد با عقل اش و این تفاوت زیباست. اما انان میخواهند زنان عین مردان باشند در حالی که زانوها و شانه ها و قلبهایشان مثل آنان نیست و برای تحمل بار مردان ساخته نشده و بلکه بار زنان برای زنان کافی است. ما زنان مسلمان با چند همسری مردان مشکلی نداریم مگر آکه با القائات فراوان آن را ظلم به ما تلقی کرده اند، در حالی که به راحتی و با درک علل این حکم اسلامی در مواقع ضرورت، این مسأله پذیرفتی و حتی بهترین نسخه و درمان معضلات است. خداوند شر فمنیستها را از سر جهان کم کند ان شاء الله. من به شخصه مصاحبه شونده محترمتان را جزء این گونه فمنیستها نمیبینم ولی امیدوارم در دام آنان نیز گرفتار نگردند. اسلام از حقوق زنان دفاع کرده و تلاش ایشان و ما نیز میتواند در راستای اجرایی کردن احکام اسلامی در رابطه با زنان در مقابل مردانی باشد که طبق عرف یا کج فهمی با زنان بدرفتاری میکنند
سعادت
10 شهریور 1393 - 07:48سلام. سپاس از سايت اصلاح و آقاي سحرابي براي انجام اين مصاحبه! وجود زنان فرهيخته اي چون خانم سبحاني سبب دلگرمي و افتخار زنان أهل سنت ايران است.
بدوننام
10 شهریور 1393 - 09:59بنام نامی الله که انسان را از آفرید و هموست که بر نفس انسان عالم است واز تمام وسوسه های شیطان آگاهی کامل دارد و تنها اوست که به شیطان اجازه داد که سپاهیان خود را چه پیاده آن و چه سواره آن را یر قلب انسان بشورانند و در فرزندان و ثروت او شریک شوند و تنها اوست که راه چاره را در این کارزار سخت برای انسان تدارک دید که همانا ذکر ویاد خودش می باشد. باتشکر فراوان از خانم سبحانی که دغدغه های نسل جدید را در خصوص مسئله زنان مطرح فرمودند اما دراین باره : هرگاه انسان قلب ذاکری داشت نور خاصی در ضمیر انسان شروع به درخشیدن میکند که با آن نور می تواند در برابر بسیاری از مسائل اجتماعی سیاسی اقتصادی و... موضع صحیحی را اتخاذ کند یکی از برکات این نور این است که روان انسان بسیار آرام و دور از هر نوع تلاطم و تعصب است فکر نمی کنم کسی با این مخالف باشد که در یک اتمسفر نورانی وزیبا موضع گیری های انسان به مراتب صحیح تر از زمانی است که هنوز در قید و بند گذشته و نگران و مضطرب از آینده خود می باشد به نظر من کسی که در بطن زندگی خانوادگی و دشواری های زندگی قرار گیرد میداند نه مردها (آنقدر که خانم سبحانی میگویند) بد هستند و نه زنها هم (آنقدر که خانم سبحانی می گویند) مطالبات دارند { لا اقل در 90 درصد جامعه } همه مردها وزن های دنیا خواهان یک زندگی آرام در کنار همدیگر و در کنار فرزندان شان را دارند نه یک جنگ تمام عیار
برخی سخنان شما درسته اما کل موضوعتان برخوردار از حس منفی شما نسبت به مردان است نه نتیجه تحقیق و پژوهش و کارشناسی شده نیست. متاسفانه جامعه دینی به تبع از جامعه غربی به همه چیز خودش شک کرده است. امیدوارم دعوت و اصلاحی ها بدانندکه وضعیتشون در خطر است لطفو پیام من بزارید زنان پیامبر ککی قرار است مرد بی عیب باشد تا زن مشکلاتش حل شود.یک بار بگید تقصیر خودمان است .مرد بی چاره
بدوننام
13 شهریور 1393 - 06:04این که مصاحبه نیست،انفجار وحشت زای کنسرو فشرده کینه و ناخرسندی متراکم برآمده از عدم هضم تفاوت هاست؛افق آینده خانواده ها را بسیار تاریک و بستر پرورش کودکان را پر سنگلاخ می بینم و لذا ....دلواپسم و مقداری متاسف!تاسف از کین آلود بودن نگرش این خانم و انبوهی حجم بدبینی و تنفری که در میان مصاحبه اش موج می زند! من معتقدم که فرهیختگی یک مرد و سلامت یک فرهنگ،معیاری گویاتر از احترام به زنان ندارد و مانند پیامبر(ص) زنان را دوست دارم،اما کین پراکنی بر ضد مردان و تلقی شرکتی/سازمانی از خانواده و ننگ پنداشتن خدمت همسران به یکدیگر را نیز،ویروس مرگبار انسانیت می دانم!
بدوننام
13 شهریور 1393 - 06:20به نام خدا وقتی برای نخستین بار این مصاحبه را میخوانی در صورتی که با خانم سبحانی و سابقه خانوادگی و دینداری ایشان آشنایی نداشته باشی یقینا گمان میکنی نظرات یکی از خانمهای تحصیل کرده بالاشهر تهران نه باورهای خانمی که در یک بستر اسلامی و در خانواده ای با آن سابقه و صبغه دینی رشد کرده است! متأسفم برای یک خانم مسلمان که این گونه از رویکرد دینش نسبت به زنان انتقاد میکند: وقتی فقیه یک مرد است؛ احکام بی منطق و محدودیت آور فقهی؛ و دست آخر توصیفی که از نگاه خود به مسأله چند همسری ارائه کرده است و توجیهی که برای کار زنان هرزه گرد آورده است... به راستی کجای کار می لنگد؟ خواهر گرامی نگفتی جامعه ایده آل زنان بر روی کره زمین کدام جامعه است؟ جامعه غرب؟ شرق؟ اروپا؟ در کدام یک از آنها زنان به حقوق واقعی خودشان دست یافته اند و با آرامش خیال زندگی میکنند؟ کاش به جای تکرار دلایل فمینیست ها و شیفتگان غرب به عنوان یک زن مسلمان دلایل محکمی از نصوص دینی خود از قرآن و سنت ارائه می دادید! در همان غرب زنان فوج فوچ به اسلام روی می آورند و شما می دانید زنی که در چنان جوامعی مسلمان می شود با چه محدودیت هایی روبرو است. ببینید خانم ریدلی ریوان خبرنگار انگلیسی که در افغانستان مسلمان شد درباره قرآن چه میگوید: آنها (طالبان) کتابی به نام قرآن به من دادند اولین باری که قرآن را خواندم و به مبحث احکام زنان رسیدم احساس کردم یک وکیل پایه یک آمریکایی آن را نوشته است زیرا حقوق بسیاری به زنان داده است که در غرب خبری از آنها نیست... شاید در برخی مسایل جای طرح مسأله باشد اما به به این تندی که شما به ساحت فقها تاخته اید! پیامبران هم مرد بوده اند و برای مرد و زن و انس و جن قانون وضع کرده اند این چه اشکالی متوجه دین می شود؟ وقتی از عدالت خداوند سخن می گویید چرا به بسیاری از مسایل دیگر هم اشاره نمی کنید: کودکی لنگ به دنیا می آید و باید تا آخر عمر بلنگد! فردی چشمانش را از دست می دهد و تا آخر عمر باید نابینا زندگی کند و... پس عدالت خداوندی کجاست؟ این چه توجیهاتی است که آورده اید؟ آیا این بینش مایه آرامش خانواده و دوام محبت است یا عامل فروپاشی خانواده؟ دست آخر از نگاه بنده پاسخ های مطرح شده در این مصاحبه از منظر اسلامی مشکل اساسی دارد و با ماهیت تبلیغی سایت هیچ سنخیتی ندارد. جسارت بنده را عفو بفرمایید.
تسنیم
13 شهریور 1393 - 07:02سلام فقط میتوانم بگویم متاسفم که بیشترین دغدغه ی ما زنان مسلمان "نابرابری جنسیتی" است.واژه ای که در ادبیات اسلام جایی ندارد و متاثر از تفکر فمنیستی غربی است.زنان غرب خیلی وقت است فمنیسم را فراموش کرده اند و به دنبال توسعه ی توانایی های "زن" بر اساس استعداد های ذاتی اش هستند ولی ما زنان مسلمان چشممان را به پس مانده های فکری آنان دوخته ایم.این میشود که پای آن زنان به ماه میرسد ومازنان مسلمان هنوز از فمنیسم فراموش شده ی آنان سخن می گوییم. الگوی زن مسلمان، زنان پیامبر،و زنانی چون آسیه و مریم و خدیجه و.... و در زمان خودمان کسی مانند زینب الغزالی الجبیلی است.آنان برای تعریف نقش زن مسلمان بحث جامعه شناسی فمنیستی نکردند وفقط وفقط آموزه های اسلامی را مبنای "فکر وعملشان" قرار دادند و در راه اسلام فراتر از جنسیتشان رفتند و چهره ی زن مومن را بر جهانیان نمایان نمودند.یادمان باشد در تحلیل مسایل مربوط به مسلمانان به جای افکار ناشی از محرومیت های(زنان)ناشی از تفکر کلیسایی و یا انقلاب صنعتی غرب ،از مبانی نظری اسلامی استفاده نماییم.
سمیه امینی
13 شهریور 1393 - 07:57با سلام خدمت همه ی کاربران گرامی و تشکر و قدردانی از خانم سبحانی و آقای سهرابی مطالب مطرح شده در این نوشتار بسیار فراوان و بند بند آن نیازمند بررسی و کارشناسی است . زنان آزاد و فرهیخته را دوست دارم که به خاطر مسایلی که خانم سبحانی مطرح نمودند خود را در زیر لایه ای از ابهام پنهان نمی کنند تا بقیه راضی شوند .اما گاهی تاثیر نگاه بیرون از جامعه بیشتر از تاثیر نگاه خودمان به درون جامعه است و ما بدون این که بخواهیم تابع افکار و نتایج دیگران می شویم در حالی که واقعیت به این سیاهی و سختی نیست . نکات خانم سبحانی واقعی و مورد بحث است اما تعمیم به کل جامعه ی زنان ندارد .مردان انسان هایی مثل ما هم هستند و این ما هستیم که از مردان انتظار فرشته بودن را داریم وگرنه آن ها کامل و بی نقص نیستند .زنان قوی و با روحیه ی مستقل به دنبال راضی کردن پروردگارشان هستند و نه رضایت بقیه وراضی کردن دیگران برای آنان در راستای رضایت الهی است . مگر این زنان پیامبر نبودند که در کنار پیامبر صلی الله علیه و سلم به خاطر سختی های زندگی ایشان خسته شدند و خداوند راه را برایشان باز گذاشت که با ماندن با پیامبر به اجر زیادی در دنیا و آخرت می رسند وگرنه پیامبر را ترک کنند.آن هم ترک و جدایی زیبا .... يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿٢٨﴾وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّـهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٢٩﴾احزاب در مورد ظلم برخی فقها به زنان موافقم از مساله تعیین مهریه گرفته تا محدود کردن زنان به خاطر برداشت های شرعی خودشان و نه دین . در مورد تعدد زوجات این یک راه حل است مانند سایر راه حل های اضطراری دین با کلی قید و شروط.در مورد مساله ای که بیان فرمودید زن در زمان نازایی و مرض ناعلاج مرد می تواند حقوق خود را کامل بگیرد و جدا شود و منعی بر او نیست اما وضعیت برای زنی که خود این شرایط را قبول می کند متفاوت است. چرا امور ارزشمند همسر داری و بچه داری و خانه داری که مسولیتش برای زن و مرد یکسان است میان مسلمانان امور بی ارزشی به نظر می آید طوری که صبور و زحمت و ایثار و از خود گذشتی مادران و همسران را زیر سوال می بریم پس نقش ایمان و صبر کجاست ؟؟؟؟ تشکر از بیان دغدغه هایی که پشت پرده مانده اند امیدوارم افق های روشن تری به سوی شادی و نشاط و خود بودن زنان داشته باشیم.زنی که از هر چه رنگ تعلق پذیرد ازاد است....زنی که زن باشد و از دایره تعادلی الهی خود هم خارج نشود. والله اعلم .سخن فراوان است اما به همین مقدار بسنده می کنم . با زهم ممنون خانم سبحانی عزیز آرزو دارم خداوند بهترین را به شما ببخشد و سعادتمند دنیا و آخرت بباشید .
میثم قانع
13 شهریور 1393 - 11:56با عرض سلام و سپاس خدمت خانم سبحانی بزرگوار و مصاحبه گر عزیز، آقای سهرابی موضوعات و نکات جالبی مطرح شده و دیدگاه های خانم سبحانی نیز بسیار جالب و خواندنی است. ان شاء الله شاهد واکاوی و تشریح بیشتر این مسائل در فرصت های بیشتر و بسترهای مناسب تری هم باشیم.
بدوننام
14 شهریور 1393 - 10:44با سلام وسپاس باید خدمتتان عرض کنم بنده شخصا با کسانی که مسائلی حل ناشده خصوصا در باب زنان دارند مواجه شده ام ولی راه چاره را نه در در عتاب و سرزنش بلکه ذر گفتگو و شفاف سازی میدانم اینکه خواهرمان در مسئله عدم امنیت اجتماعی کلا زنان را بری میدانند با نظر ایشان موافق نیستم ولی اینکه وظیفه عمده و اساسی زن را فقط در خدمت مردبودن بدانیم دیدگاه ونظری خودخواهانه بنظر میاد چرا که در این صورت زن را ازردیف انسانی که همه عالم برای خدمت او خلق شده جدا کرده ایم بهر حال معتقدم بجای تندی وسرزنش نظرات خود رامنطقی بگوییم وگرنه بحای حل مسئله صورت مسئله را پاک کرده ایم و بس
بهاءالدین
15 شهریور 1393 - 04:52بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام خدمت مصاحبه گر ارجمند و همچنین سرکار خانم سبحانی و دیگر نظر دهندگان عزیز به باور بنده برخی از نظردهندگان که دیدگاه متفاوتی دارند هیچ جای اشکال نیست ولی اینکه چرا جرأت ننوشتن نام خود را هم ندارند که دیگران با دیدن نظرات متفاوتشان آنان را بشناسند این خود جای بحث است امّا نمیدانم چرا نمیخواهند دیگران آنها را بشناسند و شاید در مناطق خود خیلی از افراد هم شیفته ی نظرات متفاوتشان شوند و از نزدیک با بقیه ی دیدگاه آنان آشنا شوند و نظرات متفاوت و گاه تند این اشخاص را بشنوند و بیشتر استفاده کنند. امیدوارم روزی برسد ما که دارای نظریم؛ شفاف، درکمال احترام، روبرو، بدون ترس و آشکار نظرات و دلایل و برداشت خود را از موضوعات ارائه دهیم و قضاوت را به افکار عمومی بگذاریم نه اینکه زیر لب غرغر کنیم و جرأت نداشته باشیم که دیگران و از جمله طرف مقالبلمان نداند که ما از بحث او چیزی نفهمیدیم و یا اصلا نظرات متفاوتی داریم و اصلا افکار او را قبول نداریم. آدم باید جرأت پذیرش نظرات خود را داشته باشد و نیز جرأت داشته باشد اگر نظری قویتر و مستدلتر بود از نظرات خود کوتاه بیاید. البته این موضوع مربوط فقط به این بحث نیست و در ارائه ی دیگر نظرات در جاهای دیگر هم کاربرد دارد. با احترام قرآنی
somayeh
15 شهریور 1393 - 03:18از دختر علامه سبحانی انتظاری فراتر از این میرفت. نیک گفتهاند که: آدمی تا سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد. از گردانندگان محترم سایت دعوت و اصلاح هم سئوالی داشتم، آیا اگر خانم سبحانی فرزند استاد نبودند باز مجال طرح نظراتی اینچنین برای ایشان فراهم می شد؟
سعادت-سقز
16 شهریور 1393 - 09:07صبرو حکمت !!!! پیرو بحث مجاهدت در راه حق وعبودیت ،مردان قدرتمندانه روزشان با زورشان به میدان میکشانند در حالی که زنان به زاری وطلب مدد از الله مشغولند و در حالی که مردان شب رامناجات میکنند که فردا در جهاد پیروز شوند زنان بیدار و در حال آماده سازی سازوکارهای فردای جهادند و این عین همانند سازی در سایه تربیت ورشد الی الکمال است وعین تعادل. در بحث خانواده ترقی کودکان زوم میشود ، که همانند سازی کودکان با پدر ومادر مطرح میشود به گونه ای که اگر هرکدام از آنان شخصیت طرف مقابلش را در نظر کودکان خواسته یا ناخواسته لکه دار کند موضوع همانند سازی که لازمه تکیه گاه شدن خانواده برای کودک است تا جوانه درخت شود سست یا بی اثر میشود ، پس فایق شدن ثمره تلاش هردو در سایه یک هدف که پدر ومادر باهم تعیین میکنند میباشد ،،اما متاسفانه وگاهی خوشبختانه گاهی شرایط مساعدت جابجایی این دو نوع وظیفه با یک هدف را میکنند ،گاهی مادری در نبود همسر یاضعف او جبران وظیفه اورا میکند یابالعکس که همانا ملتفق کردن محبت وقدرت وخشونت باهم است ، همه اصول عبادی وغالب امور فقهی بنا بر این فطرت بشریست ،آیا منصفانه است بدلیل برخی مسائل قابل حل باگفتمان در خانواده که فرضا جامعه هنوز در مراحل گام نهادن برای حل آن است یا هنوز در صدد حل آن بر نیامده به این نحو در مورد مسایل شرع در ملا عام سخن بگوییم آنهم مسایلی چون ادامه تحصیل زنان یا کارهای منزل یا حضور فعالانه زن یامرد در سطح جامعه یا نوع تعامل آنان با سایر مردم که همه این مسایل جای بحث خود را دارد ، از خانم سبحانی که بنا به شناخت ما از ایشان که احتمال زیاد عمدا با این مباحث ما را به چالش کشاندند تشکر کرده انشالله از برکات ایشان همچنان کسب فیض کنیم
عبدالتواب نعیمی
20 شهریور 1393 - 07:52آدمی تا سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد با عرض سلام وادب خدمت دست اندرکاران سایت وزین ودوست داشتنی ام از خواننده های مطالب سایت شما هستم وهر موضوع را بدون تردید میخوانم وبا سلیقه وسیاقم برابر است اما موضوع بررسی چالشهای امروز زنان ایران در گفتگو با «نسیبه سبحانی» خیلی برایم تکان دهنده بود واگر دوستان خانم نسیبه را معرفی نمیکردند حتما گمان میکردم کدام زن لایک وسیکولر است در حالیکه پدر ایشان انسانی خوبی است در کشور ما افغانستان ضرب المثل خوبی داریم که میگویند: از ملا اولاد مسلمان نمی ماند یعنی اولاد ملا ، مولوی روحانیون کافر و بی دین میگردند وخانم نسیبه هم اولاد یک دانشمند است بنأ گمان میگردد که ایشان شکاری تبلیغات غرب وتبشیری هاشده باشد بدلیل اینکه چنان تاخت تاز میکند گویا اسلام در حق زن ظلم کرده باشد ممکن ناهنجاریهای در جوامع اسلامی وجود داشته باشد آن به حساب اسلام نیست بلکه زاده افکار جاهلی وترویج فرهنگ غربی وپرورش ناسالم وبرداشت نادرست ما ازدین باشد اسلام به ذات خود ندارد عیبی * هرعیبی که است درین مسلمانی ماست دست اندر کاران سایت وزین اصلاح !! لطفا از جاده صراط المستقیم خارج نشوید وهر کس وناکس را نخواهید واذهان مسلمان ها ( فارسی زبان ) در سراسر جهان مغشوش نسازید. مطمین باشید که سایت شما تنها در ایران دیده نمیشود ودهها هزار نفر آنرا در کشور من افغانستان میبینند واز سایت های ایرانی اهلسنت به عنوان مرجع ومأخذ استفاده میکنند . خداوند همه ما وشما را به راه نیک هدایت نماید آمین تشکر عبدالتواب نعیمی از افغانستان
بهاءالدین قرآنی
22 شهریور 1393 - 11:25با سلام خدمت دوستان ارجمند به ویژه جناب عبدالتواب نعیمی از افغانستان به باور بنده و برداشتی که از سخنان حضرتعالی داشتم این است که خیلی زود قضاوت می کنید و خیلی زود تحت تأثیر افکار اطرافیان قرار می گیرید در مورد این مطالب شما ای کاش می دانستیم کدام یک از بندها و جملات استاد بزرگوار خانم نسیبه سبحانی را قبول نداشتید و به آن بند از جملات اشاره می کردید بهتر از آن است کل ریشه ی هرچی ملا و مولوی و ... را با یک ضرب المثل بزنید و آخرسر هم ندانیم ایراد از کجاست؟ یک مطلب را هم اشاره نمایم شاید بهتر باشد؛ زمانی که عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه شد می گفتند که براساس تفکر سکولار قانون ترکیه امکان ندارد که رئیس جمهور شود و عبدالله گل گفته من سکولارم و یک کارشناس هم دراین مورد صحبت می کرد می گفت با این قانون و گفته ی عبدالله گل باید بازتعریفی از سکولار انجام دهیم تا بتوانیم راحتتر موضوعات را هضم نماییم در این موارد هم بخواهیم ملاحظاتی منصفانه تر داشته باشیم باید بندبند موضوعات را واکاوی نماییم و بعد از آن در مورد هر مطلبی نظرخاص خود را داشته باشیم. به امید پیروزی و بهروزی شما بزرگواران بهاءالدین قرآنی
بدوننام
29 شهریور 1393 - 05:31با سلام، برخی از خوانندگان این مطلب، بیان می دارند که مطالب گفته شده توسط خانم سبحانی، با نظرات استاد سبحانی همخوانی ندارد و یا با آن تعارض دارد؛ در این ارتباط ذکر چند نکته ضروری است، هر فردی، آزادی دارد که دیدگاه و برداشت خود از قرآن و سنت را ارایه دهد. تخطئه کردن فرد و اینکه چرا اینگونه، مطلب را بیان کرده است، دور از انصاف و دور از ملزومات آزادی بیان است. اگر افرادی بر یک مطلب نقد دارند، می توانند آن مطلب را نقد کرده و نه اینکه در مورد نویسنده قضاوت نمایند. همچنین، باید این موضوع را در نظر داشت که مطالب مطرح شده توسط استاد سبحانی، برداشت ایشان از قرآن و سنت است و در چارچوب مقوله اجتهاد جای می گیرد و وحی منزل نیست، اینکه فرزند ایشان، حتما باید نظرات پدرشان را داشته باشند، با آزادی در دینداری و منع تقلید در امر دین و توجه به تفکر، همخوانی ندارد و قرار بر این نیست که اگر فرزندان ایشان یا هر عالم دیگری، در موردی، نظر مخالف پدرشان داشتند، این را به مسایل دیگر ارتباط داد.
بدوننام
31 شهریور 1393 - 08:01صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمی دانی یا نامه نمی خوانی برادر یا خواهر گرامی که به بهانه آزادی بیان و آزادی برداشت از نظرات پریشان و نامتعادل خانم سبحانی دفاع میکنی آیا واقعا در زمینه های مورد بحث مجال اجتهاد وجود دارد؟ "لا اجتهاد فی مقابل النص" هزاران نفر از اعضای جماعت از نظرات استاد سبحانی وام میگیرند اما هیچ کدام این برداشت ها را ندارند یا حق با این خانم است یا با این جماعت عظیم! در این دیدگاه به زن ها هم ظلم شده چون وقتی کسی را بالاتر یا پایین تر از جایگاهش قرار دهی به او ظلم کرده ای! در اسلام مرد و زن لباس همدیگرند اما در اینجا مرد لباس پر از خار و خاشاکی است که با تن لطیف زن نمی سازد! در اسلام مرد و زن مایه آرامش یکدیگرند در این نگاه مرد ظالم و سطله جو و... است با چنین نگاهی آیا زن می تواند با یک مرد کنار بیاید؟...
یسری کریمی
01 مهر 1393 - 05:56بسم الله الرحمن الرحیم با سلام. این مقاله یک جانبه و یک طرفانه بررسی شده است.و متعصبانه است...و بیشتر باعث خیزش زنان علیه مردان و فراموش کردن وظایف مادرانه میشود.در نگاه اول این مقاله حس جبهه گیری در مقابل مردان را القا میکند...در این مصاحبه زنان در مقابل مردان قرار گرفته اند نه در کنار آنها.حال آنکه در اسلام هیچ گاه چنین توصیه ای نشده است...زن موجودیست که خصلتش این است که به دلگرمی و حامی نیاز دارد.این یک نیاز درونی است و یکی از خصوصیات اوست پس نمیتوان انکارش کرد.پس نمیتوان گفت زنان باید استقلال داشته باشند...ابتدا خود کلمه استقلال معنا شود.بعد از استقلال زنان صحبت کنید...متاسفانه زنان امروز با حضور افراطی در جامعه وظایف سنگین مادرانه را فراموش کرده اند...شاغل بودن مادر صدمات جبران ناپذیری به خانواده وارد میکند....این مصاحبه به گونه ای زنان را به طرف خودخواهی سوق میدهد...وقتی امرزو مادر بفکر خودش باشد و بفکر استقلال خودش پس درس ایثار و از خود گذشتگی را چه کسی به فرزندان بیاموزد؟! مادران ما نمونه بارز ایثار بوده اند...بی خود و بی اساس نیست که میگویند بهشت زیر پای مادران است....متاسفم که در این مصاحبه از تلاش زنان برای برتری نسبت به مردان صحبت شده حال آنکه در قران برترین شخص با تقوا ترین شخص است...من بعنوان یک دختر مسلمان به اسلام کاملا اعتماد دارم و میدانم هیچ گاه حقوق زنان را پایمال نکرده است و هر کدام از احکامش شرایطی دارد و موقعیتی....و نمیتوان بدون مطالعه آن حکم را نقد کرد..بلکه حتما خیری در آن نهفته است...چون اگر اینگونه نباشد کامل بودن اسلام و جامع بودن دینم زیر سوال میرود....پس این همه شعار دین کامل اسلام چه میشود؟! حضور 62درصدی دختران در کنکور نشانه قدرت جامعه زنان نیست...نشانه ضعف برنامه ریزی هاست...با این حضور فرصت های شغلی برای پسران از دست میرود...شرایط ازدواج از دست میرود..باعث بالا رفتن سن ازدواج میشود و...بله شاید بظاهر موفقیت باشد اما تبعات سختی را به دنبال خواهد داشت.... غرب خیلی وقت است افکار فمنیستی را فراموش کرده و به دنبال پیشرفت های روز افزون است..اما دریغ که مسلمانان به دنبال حقوق از دست رفته هستند !!!!!!!!!!!و الگو های ناب خود را فراموش کرده اند....الگوهایی چون خدیجه (رض)..عایشه(رض)و... بهتر بود بجای برانگیختن زنان علیه مردان به تربیت و آموزش خانواده ها پرداخته شود که چگونه با هم تعامل کنند...که اگر آمار طلاق بالاست ضعف از کجاست و آن را درمان یا پیشگیری کرد.... والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
عبدالسلام
04 مهر 1393 - 07:29واقعا از خواندن مصاحبه خانم سبحانی لذت بردم.آفرین بر تو ای شیرزن که بغض فروخفته ی گلوی ما را باز کردی! آفرین بر این فکر و درایت. عقل و ایمان و زمانه را باهم درک کردن و نگریستن کار هر کسی نیست.این ها را در تو دیدم ای هم نوع و هم ایمانم!
عبد الکریم
10 مهر 1393 - 08:41با سلام، مطالبی را که خانم سبحا نی در مصاحبه اش مطرح نموده است چیزهای تازه ای نیستند که تاکنون کسی آن ها را نگفته باشد. سال ها پیش فمینیسم های رادیکال گفته اند و نوشته اند تا جایی که مرحوم پدرشان در دهه ی60 در 5 نوار کاست به شبهاتشان پاسخ داده است لذا ایشان لازم است اگر استماع ننوده اند برای رفع شبهاتشان به دقت آن ها رااستماع نمایند.
عبد الکریم
09 مهر 1393 - 10:13به هر حال خانم سبحانی جناب عبدالسلام را خوشحال نمودند وبه ایشان هم کمک کردند تا بغضشان نترکد ولی تعجب شاید این جا باشد که خوشحالی ایشان در مقام یک مرد(مشروط بر این عبدالسلام نام خانوادگی نباشد) از چیه؟ در حالی محتوای مصاحبه خانم سبحانی شکایت از زور گویی و قلدری و... مرد ایرانی علیه زنان و تضییع حقوق شان است !!
بدوننام
11 مهر 1393 - 01:24این همه مرد ستیزی از دختر یک دانشمند دینی جهانی؟ جای تعجب است کاش این خواهر ارجمند یکا بار به دقت به تفسیر پدر ارجمندشان در باره الرجال قوامون علی النساء مراجعه نمایند. ابده خانم سبحانی در حد فمنیست های رادیکال است ابراز دیدگاه فقهی بدون تخصص گاهی ما را دچار سرگردانی می نماید و گاهی قضاوت های ما فراتر از برنامه دراز مدت الهی است مواظب باشیم
سمیه امینی
12 مهر 1393 - 01:42ﺑﺎ ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﻭ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻢ ﺳﺒﺤﺎﻧﯽ ﻭ ﺁﻗﺎﯼ ﺳﻬﺮﺍﺑﯽﻣﻄﺎﻟﺐ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﺑﻨﺪ ﺑﻨﺪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻭ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍﺳﺖ .ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺴﺎﯾﻠﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺳﺒﺤﺎﻧﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﻻﯾﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﺑﻬﺎﻡ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﻮﻧﺪ .ﺍﻣﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺗﺎﺑﻊ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻭ ﺳﺨﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ .ﻧﮑﺎﺕ ﺧﺎﻧﻢ ﺳﺒﺤﺎﻧﯽ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺗﻌﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﯼ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ .ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﮐﺎﻣﻞ ﻭ ﺑﯽ ﻧﻘﺺ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ .ﺯﻧﺎﻥ ﻗﻮﯼ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﯼ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺭﺍﺿﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺑﻘﯿﻪ ﻭﺭﺍﺿﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﯼ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺳﺖ .ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﺟﺮ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﻨﺪ.ﺁﻥ ﻫﻢ ﺗﺮﮎ ﻭ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺯﯾﺒﺎ ....ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲُّ ﻗُﻞ ﻟِّﺄَﺯْﻭَﺍﺟِﻚَ ﺇِﻥ ﻛُﻨﺘُﻦَّ ﺗُﺮِﺩْﻥَ ﺍﻟْﺤَﻴَﺎﺓَ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴَﺎ ﻭَﺯِﻳﻨَﺘَﻬَﺎ ﻓَﺘَﻌَﺎﻟَﻴْﻦَ ﺃُﻣَﺘِّﻌْﻜُﻦَّ ﻭَﺃُﺳَﺮِّﺣْﻜُﻦَّ ﺳَﺮَﺍﺣًﺎ ﺟَﻤِﻴﻠًﺎ ﴿٢٨﴾ﻮَﺇِﻥ ﻛُﻨﺘُﻦَّ ﺗُﺮِﺩْﻥَ ﺍﻟﻠَّـﻪَ ﻭَﺭَﺳُﻮﻟَﻪُ ﻭَﺍﻟﺪَّﺍﺭَ ﺍﻟْﺂﺧِﺮَﺓَ ﻓَﺈِﻥَّ ﺍﻟﻠَّـﻪَ ﺃَﻋَﺪَّ ﻟِﻠْﻤُﺤْﺴِﻨَﺎﺕِ ﻣِﻨﻜُﻦَّ ﺃَﺟْﺮًﺍ ﻋَﻈِﻴﻤًﺎ ﴿٢٩﴾ﺎﺣﺰﺍﺏﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻇﻠﻢ ﺑﺮﺧﯽ ﻓﻘﻬﺎ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻮﺍﻓﻘﻢ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻫﺎﯼ ﺷﺮﻋﯽ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﻧﻪ ﺩﯾﻦ .ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻌﺪﺩ ﺯﻭﺟﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮ ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﻫﺎﯼ ﺍﺿﻄﺮﺍﺭﯼ ﺩﯾﻦ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﻗﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻁ.ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﯾﺪ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﺎﺯﺍﯾﯽ ﻭ ﻣﺮﺽ ﻧﺎﻋﻼﺝ ﻣﺮﺩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﻭ ﺟﺪﺍ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﻨﻌﯽ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣﺎ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ.ﭼﺮﺍ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﻫﻤﺴﺮ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﺴﻮﻟﯿﺘﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺻﺒﻮﺭ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﻭ ﺍﯾﺜﺎﺭ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﭘﺲ ﻧﻘﺶ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭ ﺻﺒﺮ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟؟؟؟ﺗﺸﮑﺮ ﺍﺯ ﺑﯿﺎﻥ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﺍﻓﻖ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺗﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻧﺸﺎﻁ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ.ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﻧﮓ ﺗﻌﻠﻖ ﭘﺬﯾﺮﺩ ﺍﺯﺍﺩ ﺍﺳﺖ....ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﯾﺮﻩ ﺗﻌﺎﺩﻟﯽ ﺍﻟﻬﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﻢ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﺸﻮﺩ. ﻭﺍﻟﻠﻪ ﺍﻋﻠﻢ.ﺳﺨﻦ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺑﺴﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .ﺑﺎ ﺯﻫﻢ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺧﺎﻧﻢ ﺳﺒﺤﺎﻧﯽ ﻋﺰﯾﺰﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺒﺨﺸﺪ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺒﺎﺷﯿﺪ .
بدوننام
13 مهر 1393 - 10:09صحبت های خانم سبحانی کاملا آویزان وبه دورازشریعت است ایشان اصلاعلمی صحبت نکرده وهیچ تبحری دراین موردنداشته
مریم نظری
05 دی 1403 - 10:43نظر این خانم فمنیستی است و هرگز علمی صحبت نمیکند